در غبار عشق( اشعار و متن های ادبی من ) | ||
بنام حضرت حق آن روزها یکی از پولهای رایج بازار اسکناسهای دو تومانی ( بیست ریالی) بود و اسکناسهای ( پنجاه ریالی ) و ( صد ریالی ) و ( پانصد ریالی ) و ... از خیابان نخریسی ( فدائیان اسلام ) می خواستم به حرم مطهر بروم ، از جیبم یک اسکناس ( دوتومانی) بیرون آوردم که سوار تاکسی شوم ، در کنار ایستگاه تاکسی دکه ی روزنامه فروشی قرار داشت ، چشمم به تیتر جالب یک روزنامه افتاد ، هم قیمت روزنامه و هم کرایه ی تاکسی ( دو تومانی ) بود ، اسکناس ( دو تومانی )را دادم و روزنامه را گرفتم و پیاده به سوی حرم مطهر امام رضا (ع) حرکت کردم ، فکر می کنم ( بیست دقیقه ای ) پیاده روی کردم تا به حرم رسیدم ... [ سه شنبه 94/1/25 ] [ 11:10 صبح ] [ حسین میرزابیگی ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |